«به نام ذات بی همتا»
نام ونام خانوادگی محقق :ماریه ملایی
کـــــــــــــــلاس :ســـــــــوم راهنمایی
نام کتـــــاب:
مولف:شهلا فرقانی رئیسی
موضــــــوع:اختلال خیالبافی یاخیال پرداز
اختلال خیالبافی یاخیال پرداز
کودکان به طورطبیعی دارای خیالبافی می باشند به خصوص زمانی که بخواهند به نحوی جلب نظر دیگران را کرده ویا احساس ترحم بزرگتر یا همکلاس های خود را برانگیزند. به طورمثال ممکن است دانش آموزی داستانی در مورد والدین خود که حقیقی نیستند یا اینکه در منزل مجبور به کارهای است برای دیگران بیان کند.
تا زمانی که خود کودک مطمئن است آنچه را که می گوید واقعیت ندارد و با مقداری پرسش حقیقت را آشکار کند دروغ گویی یا خیال پردازی عادی تلقی می شود.اما اگر چنین دانش آموزی قبول ذهنی داشته باشد که افرادی غیر از والدین حقیقیش از او سرپرستی میکنند باید به اختلال یا تصورات غیرعادی او شک کرد.البته گاهی شاگردان برای حفظ احترام به نفس درمقابل انتظارات بی حد والدین فرار از تنبیه یا شکست روانی به خیال پردازی رو می کنند که ممکن است در اثر ادامه یافتن و به صورت خصوصی و پنهانی شدن به هذیان تبدیل گردد. آنچه در این اختلال مور نظر است خیالبافی های عادی و طبیعی کودکانه نیست بلکه شدت خیالبافی است که با علائم زیر مشخص می کردد:
1- اختلال شدید در عواطف :بر خلاف کودکان عادى که دارای احساس مسئولیت بوده و در مکان ها و زمان های مختلف عواطف مناسب شادی یا غمکینی یا لذت نشان می دهند.این دسته از کودکان کاهی در حال بازی و شادی، شروع به کریه کردن می کنند بدون آنکه علت آن را بیان نمایند. یا در کلاس شروع به خنده نموده بدون آنکه موضوع خنده داری بیش بیاید.
2- حرکات غیر ارادی در راه رفتن یا انجام تکراری حرکات دارند. مثلا سرش را به دیوار می زند یا طوری راه می رود که درست مشابه کسی ست که نقصی در اعضای بدن دارد. در حالیکه که در زمانی دیکر صحیح حرکت می کند.
3- مواردی بیش می آید که صداهایی شنیده یا جیزهایی می بیند که وجود خارجی ندارد. مثلا می کوید دیشب شیطان به من کفت مشق خودم ننویسم یا در منزل ما غیر از ما دیکری زندکی می کند که جز من، کسی دیکری او را نمی بیند.
4- هنکام صحبت دارای بیانی بسیار بایین تر نسبت به سن خود بوده و در صورتی که از او بخواهیم موضوعی را برای ما توضیح دهد،در وسط صحبت به موضوع دیکری می بردازد که ارتباطی به موضوع قبلی ندارد.
5ـ دجار افکاری است که آرزو می کند از دست آنها رها شود بسری به نکارنده از مدرسه ارجاع داده شده بود که از افکار و اندیشه هایی که کاه به او هجوم می آورند شکایت داشت و یا باسخ غلط را در دهان من میکذارد و در نتیجه من جوابی را می دهم که صحیح نیست.
موضوع مطلب :